مادربزرگ............
يادش بخير چقدر مهربون بود
چقدر باهام خوب بود
نون مي پخت منم هميشه قبل اينكه نون رو مي پخت خمير
رو مي گرفتم و باهاش بازي مي كردم
چقدر اينكارو دوست داشتم
و چقدر صبور بود كه در برار اون رفتارام هيچ عكس العملي
نشون نمي داد
غيراينكه بازم با مهربوني باهام برخورد ميشه
هنوزم بعد گذشته 16 سال دلم واسش تنگ ميشه
مادر بزرگها همشون مهربونن
زيبا بود و متفاوت
حتما به سر مزارش برو اينكار روحش رو شاد مي كنه
خدا بيامرزدش
سلام عزيزم
خدا رحمتشون كنه ...
رويا جون مي دونم خيلي سخته اما هممون بايد اين واقعيت زندگي رو بپذيريم كه يه روز عزيزترين كسمون رو ...يه روز ديگران مارو ...
رويا جان منم مامان بزرگمو خيلي خيلي دوست داشتم
ولي خيلي زود ما رو ترك كرد و رفت پيش خدا
هميشه جاي خاليه اونو حس ميكنم
و خيلي دوست دارم دوباره ببينمش
ولي حيف
كه نشدنيه
تا بوده همين بوده
تا از نعمتي برخورداريم قدر و منزلت اون نعمت نمي دونيم
و زماني به اشتباه خودمون پي ميبريم كه ديگه هيچ سودي نداره
موضوع جالبي نوشتي عزيزم
خيلي تحت تاثير قرار گرفتم
رويا جاااااااااااااااااان سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خوبين شما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلاااااااااااااااااااااااام
الهي قربونت برم.برو پيش مامان بزرگت،حتما خيلي دلش تنگيده
خيلي موضوعت خوب بود.متحول شديم
هميشه شاد باشي .
زيبا بود .
با شكلكات همه چي ميشه گفت .
خيلي خوبه هااااااااااااااااااااا
سلام
ممنون از حضور پر مهرت .
خوش اومدي گلم . مرسي كه خبرم كردي .
يادش بخير مادر بزرگ . يا به قول ما بي بي .
من به مادر بزرگم ميگفتم بي بي .خيلي مهربون بود . خدا رحمتش كنه .
من يكيشونو بيشتر ياد نميدم .
خدا رحمت كنه همه مادرا و مادر بزرگا رو .
روحشون شادباشه .
ياد نقل و نباتاي عيدشون دهن آدمو آب ميندازه
سلام آبجي روياي گل خودم
وااااي چه وبلاگي
بخدا ادم رو شاد ميكنه
مثه روح قشنگت
اميدوارم هميشه همينطوري ادامه بدي
با اجازت لينكت ميكنم
ممنونم از لطفت گلم
سلام دوست عزيز
مرسي كه سر زدين
واسه راحت خوندن متن ها ميتوني موس رو بگيري رو متن و بكشي تا رنگ فونت عوش بشه
بعد خوندنش راحته
سلام حالتون خوبه خيلي ممنون از اينكه همچين مطلبي رو نوشتيد حالا خوبه كه از همين الان قدر اوني رو كه داريم بدونيم يك لحظه فكر كنيمك يكي كه داريم در ميان ما نيست اون وقت ميبينيمك كه چقدر بايد قدر دانش باشيم
با تشكر از شما
سلام سلام
اي ول
ميدوني همش قشنگ بود ولي اونجاش كه نوشته بودي
تو مهربونيتو حتي وقتي حالت از هميشه بدتر بود با لبخند کمرنگ بهم نشون ميدادي و من...
خيلي با حال بود
ياد مامان بزرگ خودم افتادم كه من گاهي ميمونم چطوري بعضي چيزا رو تو خودش ميريزه و دم نمي زنه
فاتحه هم خوندم
خدا رحمت كنه