برگهای پائیزی را می شمارم ، خسته تر از همیشه و زودتر از همیشه
بی تو حتی برگهای پائیزی هم مثل همیشه نیست ، چه برسد به دل من
دل بیچاره ام بی تو چه زجری می کشد
بی تو بهم ریخته تر از باغ طوفان زده ام
عبورم ده از کوچه های عشقت ، و بخوان مرا با همان لحن همیشگی
دعوتم کن به سفره ی دلت
لحظه ها را می شمارم تا دوباره ببینمت
تا دوباره به نظاره ی لبخندت بنشینم
و آهنگ عشقم را برایت بخوانم
و دوست داشتن را برایت کامل کنم